http://nmtalatom.mihanblog.com/

در قبایل عرب همواره جنگ بود،اما مکه زمین حرام بود و چهار ماه رجب،ذی القعده،ذی الحجه و محرم  زمان حرام ،یعنی که در آن جنگ حرام است.

دو قبیله در حال جنگ با ورود به ماه حرام جنگ را موقتا تعطیل می کردند و برای اعلام آنکه در حال جنگ هستند و این آرامش از سازش نیست و ماه حرام رسیده است و چون این ایام بگذرد جنگ ادامه خواهد یافت،سنت بر این بود که بر قبه فرمانده پرچم سرخی بر می افراشتند تا دوستان،دشمنان و مردم  همه و همه بدانند جنگ پایان نیافته است.

آنها که به کربلا می روند، می بینند جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته است و بر صحنه جنگ آرامش مرگ سایه افکنده است و نیز خواهند دید که بر قبه آرامگاه حسین (ع)پرچم سرخی در اهتزاز است؛

بگذار این سالهای حرام بگذرد......

«کتاب حسین وارث آدم از دکتر شریعتی»

همزمان با شروع و شکل گیری نهضت ها و جنبش های اسلامی در شمال آفریقا و خاورمیانه که در چند نمونه منجر به سقوط رژیم های دیکتاتوری گردید و اکنون نیز در کشورهای مختلف منطقه ادامه دارد،غربی ها به ویژه آمریکاییها به رسم سیاست وعادت همیشگی خود به دنبال انحراف و تغییر ماهیت این انقلابها می باشند.عده ای در داخل جهان اسلام هم این نظریه را مطرح می کنند که انقلابها و نهضتهای به وجود آمده،نشات گرفته از بیداری اسلامی نبوده و ریشه دینی ندارد بلکه این تحولات طرح جدید آمریکا برای خاورمیانه است و به جای طرح خاورمیانه ای که در دولت بوش شکست خورد در حال اجراست.

اولین نکته که باید به آن اشاره نمود این است که بسیاری از محللین و مفسرین ،خواسته یا ناخواسته انقلابهای اخیر را با مبانی فکری غربی تحلیل و تفسیر می کنند

آنها سعی دارند که انقلابها و حرکتهای مردم مسلمان منطقه را در چارچوب قیام علیه ظلم و برقراری دموکراسی جلوه دهند.مقامات غربی در اظهار نظرهای خود در ابتدای حرکت مردم تونس و مصر،به این نکته اصرار داشتند که دولتها باید امتیازاتی را جهت اصلاح نظام به مردم ارائه دهند تا مردم آرام شوند،یعنی به صورت تلویحی سعی می کردند تا هر دو طرف را جذب نمایند تا در نهایت با طرف پیروز مذاکره کنند.

دلیل دیگر در جهت رد نظریه ی آمریکایی بودن انقلابهای منطقه این است که این رویدادها هزینه های زیادی را برای غرب به وجود آورده است و در آینده نیز باید شاهد هزینه های سنگین تری بود که حتی هزینه های آن از جنگ عراق و افغانستان نیز شدید تر خواهد بود.اگر به اصطلاح خلیفه کشی در منطقه باب شود در این صورت هیچ وقت آمریکا حاشیه امنی برای حکام دست نشانده خود نخواهد داشت.مردم راه سرنگونی و جرات مقاومت را پیدا کرده اند.

هزینه و خطر دیگری که بسیار حائز اهمیت است،تهدید اسرائیل است.جایگاه و اعتبار رژیم صهیونیستی آنقدر برای غرب اهمیت دارد که اینچنین،فرزند ناخلف خود را به خطر نمی اندازدتا تحت فشار مسلمانان قرار گیرد.نکته دیگر به خطر افتادن جایگاه نظامی  و مشروعیت حضور نظامی آمریکا در چند کشور خاورمیانه است که آمریکا در آن کشورها پایگاه دارد( مانند بحرین).

از دلایل اسلامی بودن تحولات اخیر ،رهبران و محل اولیه حرکتهاست.شعارهای اصلی مردم اسقاط نظام و از بین رفتن وابستگی به غرب است و آنها در واقع به دنبال عزت اسلامی خود هستند.

متفکرین مسلمان نباید اجازه دهند عده ای در داخل و خارج امت اسلامی این روحیه نا امیدی و ناباوری را دامن زنند.

(برگرفته از گاهنامه باور اندیشه)

و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم ، باز درماندم :

خواستم بگویم

فاطمه دختر خدیجه بزرگ است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه دختر محمد (ص) است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه همسر علی (ع) است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه مادر حسنین است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه مادر زینب است

باز دیدم که فاطمه نیست.

نه ، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.



فاطمه ، فاطمه است.........